شیخ بی چراغ

این شیخ چراغ خویش را گم کرده است!

روایت، درک، همراهی، همذات پنداری

"سینما برای من یعنی تصاویر و صداهایی که چیزهای جدیدی را از دنیای آشنای پیرامونم برایم فاش می‌کنند. سینما برای من یعنی آشنایی با مفاهیم و ایده‌ها و زندگی‌هایی که تا چند دقیقه قبل فکر می‌کردم وجود خارجی ندارند. سینما یعنی شناختن انسان‌ها و احساسات و درگیری‌ها و آشوب‌ها و نگاه‌هایی که تا قبل از این درکشان نمی‌کردم. سینما یعنی حس کردن غم‌ها و لرزش‌ها و اشک‌ها و امیدها و ناله‌های بی‌صدایی که تاکنون فکر نمی‌کردم کسی در جایی از این کره‌ی خاکی آنها را به‌طور دست‌اول تجربه کرده است. سینما یعنی بیرون آمدن از نادانی و بی‌اعتنایی. یعنی همذا‌ت‌پنداری. ما حتما توانایی زندگی کردنِ زندگی دیگران را نداریم. نمی‌دانیم زندگی در فلان نقطه‌ی دنیا به چه شکلی است و بزرگ شدن در شرایط دیگری چه تغییری در ما ایجاد می‌کرد. اما سینما یا به‌طور کلی مفهوم داستانگویی این فرصت را فراهم می‌کند تا صدها و هزاران ‌بار از نو زندگی کنیم. و بهتر از این، زندگی دیگران را زندگی کنیم. این دومی خیلی مهم است. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های معرف اما بد انسان‌ها قضاوتشان و عدم توانایی‌شان در به رسمیت شناختن پیچیدگی سرسام‌آور زندگی است، همه‌ی ما به کلاس‌های درس زیادی برای کنترل کردن این حس‌مان نیاز داریم و سینما بهترین کلاس درس ممکن برای آموزش نحوه و چرایی همذات‌پنداری با انسان‌های اطراف‌مان است و سینما بهترین چیزی است که چشممان را به روی آن پیچیدگی‌ها که از آنها فراری هستیم باز می‌کند."

رضا حاج محمدی

اگر می خواهید سینما را لمس کنید، حتما دو فیلم "مهتاب (Moonlight)" و "منچستر بای د سی (Manchester by the Sea)" را ببینید. البته اگر صرفا طرفدار فیلم های اکشن و هیجان انگیز با ریتم سریع هستید شاید چندان لذت نبرید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان